۱۳۹۴ آذر ۲۵, چهارشنبه

بهار آمد...

بهار آمد، تو در خواب بودی
خواب شیرین کودکی با یار بودی
خود که خوابی، بیدار کن این تن را
با دعا و نوای یار، تو خواب بودی

نمیدانم تو به خواب بودی یا که خواب
یا فقط بهر تماشای یار بودی
گرچه زحمتی نیست این چنین ما را
ما بیدار و تو همچنان در خواب بودی

بی اختیار، چون گذشته، دنبال یار
در پی لبخندی ز یار بودی
تمام روز و شب گذشت ولیکن
بهار آمد، تو در خواب بودی

آقا سهراب
1394.09.25

۱۳۹۴ خرداد ۲۹, جمعه

من و غم

ما چون با غم همسایه ایم 
درد دل را با راز دار آمیخته ایم
شبها بر سر آن رود روان 
نجوای زیبای یار خوانده ایم

شاد بودم و با غم پوچ شدم 
شکستم و ماندیم و این شدم
شادیش افزون باد از بی غمی 
منم که از دوری اش این شدم


[آقا سهراب]
1394.03.29

۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

سپیدار


دلم به روزی خوش بود که سپیدارمان را با هم میخواستیم، اما حیف، که نه زمانی است و نه آسمانی...
خواهر عزیزم - [عاطفه]

--------------------------------------------------------

دلمان از زمین و زمان گرفته است
دیگر نه روز خوشی ماتده
و نه حس خواستن سپیدار
دیگر فکر می کنم
که هیچ سپیداری برای روئیدن توان ندارد!!!
و من مانده ام
با مشتی سپیدار خشک و مرده
گویی که شاید
من هم میان آنها مرده باشم

[آقا سهراب]
1389.04.21

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

خاموش


تو را دیده ام، در آرزوهای محال
تو را جستجو کرده ام، در آسمان خدا

تو چشم در راه بسته ای و من نظاره گر بوده ام
تو خاموشی بودی و من فریاد ها...

تو اینک فریاد شو
من خاموش، خاموش....

[آقا سهراب]
1389.03.06

قاصدک

قاصدک
سکوت
آرامش
غم
شادی
آرزو
قفل
پایان...

قاصدک با سکوت خویش
آرامشی وصف ناشدنی در من نهاد

ولی، غم دوری بزرگ و بیشتری کاشت
در دل پر شادی من

آرزویم همه اش با او بودن
تا که روزی بکشاید قفل را...

ولی پایان....

[اقا سهراب]
1389.03.01

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

چرخ


زندگی چرخ بزرگی است

پس ای چرخ
بچرخ تا بچرخیم

تا فلک نیز بشکافت
روزگار تاریک دل ما را

ما را تا مقصد و رسیدن
بسی پا بسیار باید زد

[آقا سهراب]
1389.03.04
[با تشکر از دوست عزیزم، داش علی برای عکسشان]

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

ندا


سلام به آنکه نامش را هرگونه خوانم
آرامش است و زیبا...

ن = نجوا
د = دریا
ا = آسمان

آنکه نجوایش زیباست
دلش همچون دریا آرام
و روحش به وسعت آسمان هاست

روحت زیباست، مهرت ماندگار
عشقت ابدی، حضورت گرم
دستانت مهربان، دلت نورانی...


-------- سالها بعد (پاسخ) --------

چه بی خود بود، عشق دروغین.....


هر که یار ماست، میل کشتن ما می کند
جرم یاران چیست، دوران این تقاضا می کند

[آقا سهراب]
1389.02.29