۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

خاموش


تو را دیده ام، در آرزوهای محال
تو را جستجو کرده ام، در آسمان خدا

تو چشم در راه بسته ای و من نظاره گر بوده ام
تو خاموشی بودی و من فریاد ها...

تو اینک فریاد شو
من خاموش، خاموش....

[آقا سهراب]
1389.03.06

قاصدک

قاصدک
سکوت
آرامش
غم
شادی
آرزو
قفل
پایان...

قاصدک با سکوت خویش
آرامشی وصف ناشدنی در من نهاد

ولی، غم دوری بزرگ و بیشتری کاشت
در دل پر شادی من

آرزویم همه اش با او بودن
تا که روزی بکشاید قفل را...

ولی پایان....

[اقا سهراب]
1389.03.01

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

چرخ


زندگی چرخ بزرگی است

پس ای چرخ
بچرخ تا بچرخیم

تا فلک نیز بشکافت
روزگار تاریک دل ما را

ما را تا مقصد و رسیدن
بسی پا بسیار باید زد

[آقا سهراب]
1389.03.04
[با تشکر از دوست عزیزم، داش علی برای عکسشان]

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

ندا


سلام به آنکه نامش را هرگونه خوانم
آرامش است و زیبا...

ن = نجوا
د = دریا
ا = آسمان

آنکه نجوایش زیباست
دلش همچون دریا آرام
و روحش به وسعت آسمان هاست

روحت زیباست، مهرت ماندگار
عشقت ابدی، حضورت گرم
دستانت مهربان، دلت نورانی...


-------- سالها بعد (پاسخ) --------

چه بی خود بود، عشق دروغین.....


هر که یار ماست، میل کشتن ما می کند
جرم یاران چیست، دوران این تقاضا می کند

[آقا سهراب]
1389.02.29

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

انتظار



سالهاست که می گردم و کسی نیست
از نبودش که دگر رنگی نیست
کوچه ها را قدم زدن بی او
نشستن و گریستن کاری نیست

سالهاست که انتظار می کشم
تا دوباره ببینمش بر بالینم

آخرین لحظه را در حضورش باشم
تنها آخرین لحظه ...

اما...

شانه هایش شاید که بویی دگر دهد...

[آقا سهراب]
1389.02.19

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۲, یکشنبه

کلاغ قصه ها

سالها قصه ها را مرور کردم
همه پيروز داستان بودند
همه به منزل معشوق رسيدند
ولي، کلاغ پير قصه ها
آواره و سرگردان، در کوهسارها مي رفت و مي رفت
اما اين بار دل ساده من بود که مانده
تنهاي ، تنهاي ، تنها
مثل کلاغ تمام قصه ها
گويي اين بار کلاغ، به معشوق رسيده و من
اينگونه جاي کلاغ ايستاده ام....

[آقا سهراب]
1388.02.07